پدر


هفته ای گذشت و ما همه در حزن و ماتمیم


کز داغ جانگداز فراقت به سر می زنیم


پدر به وسعت بیکران دریای مهر تو


در خون نشسته و در غم شناوریم



ای پدر ای با دل من همنشین


ای صمیمی ای بر انگشتر نگین


ای پدر ای همدم تنهاییم


آشنایی با غم تنهاییم


ای طنین نام تو بر گوش من


ای پناه گریه ی خاموش من


همچو باران مهربان بر من ببار


ای که هستی مثل ابر نو بهار


در صداقت برتر از آیینه ای


در رفاقت باده ای بی کینه ای


رحمت بارانی روشن تبار


مهربانی از تو مانده یادگار


ای پدر بوی شقایق می دهی


عاشقی را یاد عاشق می دهی



نظرات 1 + ارسال نظر
p.m دوشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 03:08 ق.ظ http://http://avayebarfi.blogfa.com/

سلام وعرض ادب
خیلی متاثرشدم..تسلیت بنده حقیر راپذیراباشید
ازخداوند بریتان صبر جلی خاستارم..

"بی پدر بودن من گرچه به مرگم نکشاند ..
داغ بی کس شدنم سخت زمینگیرم کرد.."

ومن ا..توفیق _پ.منعم

سلام منعم عزیز
این چند مدت همیشه بفکرت بودم که چگونه داغ رفتن پدر را بدوش کشیده اید
از ابراز همدردی شما بسیار متشکرم
م پ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد