ال یاسین

 

سلام علی آل یاسین

 

نوشته اند دلم را برای خون جگری

بدون گریه زمانه نمی شود سپری

نیازمند تکامل به گریه محتاج است

درخت آب ندیده نمی دهد ثمری

دو فیض، توشۀ راه سلوک عشاق است

توسل سحری و عنایت سحری

هزار نافله خواندن چه فایده دارد

اگر نداشته باشد به عاشقان نظری

به هر دری که زدم باز پشت در ماندم

بس است در زدن من، بس است در به دری

برای بنده خریدن بیا سر بازار

چه خوب می شود این مرتبه مرا بخری

بدون تو چه بلاها که بر سرم آمد

چه حاجت است به گفتن، خودت که با خبری

همیشه خیر قنوت تو می رسد به همه

اگر چه نام مرا در نوافلت نبری

خودت برای ظهورت دعا کن و برگرد

دعای من به خودم هم نمی کند اثری

یگانه منتقم خون کربلا برگرد

قسم به عمه مظلومه ات بیا برگرد

با تشکر از شاعر اثر علی اکبر لطیفیان


عمرم غرق در غم گذشت

 

 

ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت

دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت

 مانند مرده ای متحرک شدم بیا

بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت

 می خواستم که وقف تو باشم تمام عمر

دنیا خلاف آنچه که می خواستم گذشت 

دنیا که هیچ,جرعه ی آبی که خورده ام

از راه حلق تشنه ی من مثل سم گذشت

 بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایم

از خیر شعر گفتن,حتی قلم گذشت

 تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم

یک گوشه بغض کرده,که این جمعه هم گذشت...

 مولا شمار درد دلم بی نهایت است

تعداد درد من به خدا از رقم گذشت

 ***

حالا برای لحظه ای آرام می شوم

ساعات خوب زندگی ام در حرم گذشت

 

انتظار

 

 

از انتظار خسته ام و یا دلم گرفته است؟
تو مدتی است رفته ای , بیا دلم گرفته است

نگاه سرد پنجره به کوچه خیره مانده بود
گمان کنم بداند او چرا دلم گرفته است

گذشتم از هزاره ها در امتداد دوری ات
به ذهن من نمی رسد کجا دلم گرفته است

به چشم خود ندیده ام شکوه چهره ی تو را
شبی بیا به خواب من , بیا دلم گرفته است

توبه ابلیس

لازم به تذکر است که جلوه تمام آن ظلمات ، شخص دومی است که حتی از ابلیس هم ، در این مسیر سبقت گرفته است و در حدیثی آمده که او باعث شد که ابلیس در این مقام مردود و مطرود ، باقی بماند که خلاصه حدیث که در بحار آمده  این است که


 ابلیس در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله تصمیم گرفت که توبه کند ، خدمت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم آمد وسوال کرد :


 که آیا راهی است برای توبه و برگشت ؟


 فرمود : رحمت خدا بی پایان است و هرکسی را که حقیقتا نادم و تائب شود میپذیرد ، ولی ماجرای تو ، عصیان الهی در سجود آدم بوده و من بشرط اینکه سجده بر آدم کنی ، شفیع تو میشوم تا حق تعالی ترا بیامرزد .


ابلیس گفت که او مرده است چگونه سجده کنم؟


 فرمود برو بر سرقبر او وبر خاک قبرش ( همان قبر مولا علی علیه السلام )سجده کن _ ابلیس تصمیم گرفت که برود و سجده کند .


در بین راه او به ابلیس برخورد کرد و سوال کرد و ماجرا را شنید . به ابلیس گفت : احمق تو بر خود آدم ، بامر خدا سجده نکردی و الان میخواهی به خاک قبرش بدستور ساحری که خود ، را پیامبر مینامد ، سجده کنی ؟!


اینها همه دروغ است و تو گول این حرف ها را نخور و برو بدنبال کار خود و رها کن و این موجب شد که ابلیس منصرف گردد .


 


اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمدو ال محمد و آخر تابع له علی ذلک اللهم العنهم جمیعا


 


امام زمان»

شعر امام زمان»  

 

مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا
گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا
کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست
قطره شدم که راهی دریا کنی مرا
پیش طبیب آمده‌ام، درد می‌کشم
شاید قرار نیست مداوا کنی مرا
من آمدم که این گره ها وا شود همین!
اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا
حالا که فکر آخرتم را نمی­کنم
حق می­دهم که بنده دنیا کنی مرا
من، سالهاست میوه ی خوبی نداده‌ام
وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا
آقا برای تو نه ! برای خودم بد است
هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا
من گم شدم ؛ تو آینه‌ای گم نمی‌شوی
وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا
این بار با نگاه کریمانه‌ات ببین
شاید غلام خانه زهرا کنی مرا
*علی اکبر لطیفیان*